سقوط آزاد

Free Fall

گاهی آدم،

رمانی نیمه تمام دارد، 

می رود خانه چای دم می کند، 

سیگاری زیر لب می گذارد، 

تکیه به بالشی می دهد و نرم نرم می خواند.

خب، بدک نیست...

 برای خودش عالمی دارد...

 

 اما بدبختی این است که هر شب نمی شود این کار را کرد. 

آدم گاهی دلش می خواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خوانده است حرف بزند، 

درست انگار دارد دوره اش می کند.

 اما کو 

تا یکی این طور و آن همه اُخت پیدا بشود؟!

 

مانتی

نظرات  (۴)

۲۹ مهر ۹۸ ، ۰۶:۰۰ محمد قنبری

حیف که ۳۵ سال دیر گفتی. حالا دیگه من اهل رمان نیستم اما تا دلت بخواد اهل داستان کوتاهم. داستان‌هایی که در عین کوتاهی خیلی حرف برای گفت و شنود دارن...

پاسخ:
خیلی عالی میشه بپرسم مخاطب وبلاگم چند سال دارن؟ 
۰۴ آبان ۹۸ ، ۱۹:۰۱ محمد قنبری

متولد 03/11/1344 هستم

پاسخ:
زنده باشید میشه بدونم چجوری با وبلاگم اشنا شدید؟ 
۰۴ آبان ۹۸ ، ۱۹:۳۰ محمد قنبری

یادم نیست. احتمالا از علاقه به اسم مطلبی که تو سایت دیدم. 

پاسخ:
سلامت باشید بازم اگه فکر میکنید برای بهتر بودن مطالب راهنمای کنید چجور مطالبی بزارم خوشحال میشم 
۰۴ آبان ۹۸ ، ۲۰:۰۹ محمد قنبری

زنده باشی. نه.  من دیگه وبلاگ تو دنبال نمی‌کنم. خدا نگهدار.

پاسخ:
خدا به همراهتون 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی