سقوط آزاد

Free Fall

خوبِ من ، هنر در قلب ماست؛

زیاد دور از هم ، یخ می زنیم .

 

تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم،

و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی.

 

من باید بهترین خودم باشم برای تو.

و تو باید بهترین خودت باشی برای من .

خوبِ من ، هنرِِ عشق در پیوند تفاوت هاست،

و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها .

زندگی ست دیگر...

همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست؛

همه سازهایش کوک نیست.

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید؛

حتی با ناکوک ترین ناکوکش.

 

اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن؛

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد؛

 

به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند.

به این سالها که به سرعت برق گذشتند؛

به کودکی که رفت؛

جوانی که می رود.

میانسالی که می آید

 

حواست باشد به کوتاهی زندگی،

به زمستانی که رفت؛

تابستانی که رفت و پاییزی که

تمام می شود کم کم،

آرام آرام.

 

زندگی به همین آسانی می گذرد.

ابرهای آسمان زندگی

گاهی می بارد و گاهی هم صاف است.

میگذرد،

مانتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی